روزي بني اسرايل، در ميان خود كشته¬اي يافتند و از پيدا كردن قاتل او درمانده شده، به نزد حضرت موسي (ع) آمدند و از او راهنمايي خواستند. خداوند فرمود كه به آنها بگويد براي مشخص شدن عامل جنايت، گاوي را بكشند و با زدن گوشت آن گاو به مرده، مقتول زنده شود و آنها را از قاتل خود آگاه كند. بني اسرائيل وقتي اين را شنيدند به موسي گفتند كه تو ما را به مسخره گرفته¬اي و حضرت موسي (ع) جواب داد: «پناه مي¬برم به خدا از اينكه از جاهلان باشم».
از اين گفتگو معلوم مي-شود كه مسخره كردن از جهالت آدمي ناشي مي¬شود و شخصي كه در پي مسخره كردن ديگران است از عقل، بهره كمي دارد و اگر كسي دقيق باشد مي¬فهمد كه كار او، ريشه در تفكر ابليسي دارد كه با نسبت دادن نعمتها به خود، فاقد آنرا به سخره مي¬گيرد.
ن. م. وبلاگ